داستان زندگی

علی محمدی

داستان زندگی

علی محمدی

درس شانزدهم: رهایی یا اسارت درونی؟

خداوند انسان را موجودی، آزاد و رها آفریده است و در جان او، پیامبری درونی به نام عقل و خرد و فطرتی پاک و متمایل به خیر و نیکی، قرار داده است و به طور تکوینی، ذاتش را اختیار، آزادی و رهایی بخشیده و حق و قدرت انتخاب عطا فرموده است!!! شادابی و نشاط وجودی، کرامت و احساس شکوه و بزرگواری ذاتی به او عنایت فرموده است، به همین جهت هر کودک، شاد و خندان و با ذهنیت "عالی جناب کودک"، پا به عرصه وجود می گذارد!

در دوران نخست زندگی، یعنی در هفت سال اول زندگی، منش و شخصیت انسان، شکل می گیرد؛ اگر در خانواده، محبت، احترام، تحسین و تشویق ببیند، فرد، منش و شخصیتی سالم، پیدا می کند و اعتماد و حرمت نفس ذاتی او تداوم یافته، احساس آزادی، رهایی و حق انتخاب می کند، ولی اگر در خانواده، توهین و تحقیر و آسیب ببیند، منش و شخصیتی ناسالم، عصبی و ناایمن پیدا می کند، احساس اجبار، گیر افتادگی، حالت وسواسی پیدا می کند! اختیار، آزادی و رهایی خود را از دست می دهد و به اسارت ترسها، هراسها، عقده ها، تحقیرها و حساسیت هایش در می آید! همچون بردگان و اسیران روزگار می گذراند و نه خودش از این اسارت درونی آگاه است و نه دیگران از آن، خبر دارند!

برخی نیز اسیر گذشته و آینده خویش هستند!!!

وضع روانی خود را بررسی  کنید؛ شما چگونهاید؟! آزاد و رها یا تحت حاکمیت ترس ها، تحقیرها،حساسیت ها و ....؟

پنج عامل اساسی اسارت روانی عبارتند از:

1. ترس ها، وحشت ها، هراس ها، دغدغه ها و احساس نا ایمنی درونی!

2. احساس گناه، تقصیر، بد بودن، شرمندگی و بدهکار بودن!

3. احساس حقارت و کوچکی، احساس پوچی و بی ارزشی!

4. احساس پذیرفته نشدن، احساس طرد شدگی و تنهایی!

5. احساس خشم و نفرت، تنفر، گله مندی و نارضایتی!

بکوشیم درون خود را از پنج عامل اسارت آفرین فوق، پیراسته سازیم تا آزادی و رهایی خدادادی و طبیعی خود را دوباره باز یابیم و از حیات خود در سایه نعمت های بی کران خداوند، لذت ببریم! ان شا الله.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.