سلام بر یاران و همراهان عزیزم!
انسان که به دنیا می آید، توسط سرمایه های فطری و غرایز، از درون، هدایت می شود و منش و شخصیتی واحد و یگانه دارد. لز دو سالگی به بعد، احساس می کند نیاز به جلب محبت، کسب تایید و تحسین دیگران دارد تا از زندگی اجتماعی موفقی، برخوردار شود.
اگر والدین هوشمندی داشته باشد که بدون قید و شرط، دوستش داشته باشند و به طور مداوم به او امر و نهی نکنند و از توبیخ و سرزنش او دست بردارند، منبع کنترل درونی این کودک، تثبیت می شود و انسانی سالم و دارای اعتماد و عزت نفس خواهد شد. اما اگر دریافت محبت او مشروط به اطاعت از والدین، خوردن غذا و.... شود، این کودک برای دریافت محبت، اطاعت می کند، آن غذا را می خورد ولی از نظر منش و شخصیت، مهرطلب می شود و منبع کنترلش، بیرونی می گردد و به دست دیگران می افتد و تا آخر عمر، در صدد جلب محبت و دریافت تایید دیگران بر می آید و طبق خواست و خوشایند دیگران، زندگی می کند!!! و چون اغلب امور زندگیش، مطابق میل و تشخیص خودش نیست و به صورت تحمیلی است، نه تنها از زندگیش، لذتی نمی برد؛ بلکه از خودش ناراضی است که چرا مجبور است طبق نظر دیگران زندگی کند و از دیگران، نیز بدش می آید و بدون آن که متوجه علتش باشد، از همان کسانی که در صدد جلب محبتشان است، متنفر و بیزار و گله مند است!!!!
اکنون که این قصه پر غصه آسیب دیدن خود را فهمیدیم، باید بدانیم که دیگران، به ویژه در جامعه پیچیده معاصر، در زندگی ما یا هیچ تاثیری ندارند و یا تاثیرشان بسیار بسیار اندک و ناچیز است! موثر بودن دیگران، توهم است و خیال!! به این واقعیت، بیندیشید و دقت کنید تا باور کنید!
در کودکی، چون ما کوچک و ضعیف و نیازمند بودیم، خیال می کردیم برای زنده ماندن، مجبوریم به هر قیمت، محبت و نظر والدین و اعضای خانواده را جلب کنیم تا هم نیازمان را برآورده سازند و هم از کیفر و مجازات و کتک و طرد آنان، در امان باشیم!! این خیال و توهم کودکانه، چون در طول دوران کودکی و نوجوانی، تکرار شده، در جان ما تثبیت گشته و هنوز هم در صدد کسب محبت و تایید دیگران هستیم و از ناخشنودی دیگران، هراس و ترس داریم!!!! چه ترس و توهم اشتباه و کودکانه ای؟؟؟!!!
بعلاوه راضی کردن همگان ممکن نیست و اگر بخواهی همه را اراضی کنید، سر در گم می شوید و هویت پراکنده ای خواهید داشت! بگذارید راستش را به شما بگویم؛ احساس بی ارزشی درونی، شما را نیازمند نگاه و تایید دیگران می کند! پس بنگرید شما احساس ارزشمند بودنن خود را از چه منبعی می گیرید؟ از درون خود، یا از تایید دیگران؟
حقیقت آن است که شما به صورت یک موجود منحصر به فرد و بی نظیر، آفریده شده اید تا نقش و رسالت خودتان را ایفا کنید، زندگی خودتان را انجام دهید، خلاقیت های ویژه و مخصوص خودتان را به بشریت، عرضه کنید؛ شما جز کسب رضای الهی، ماموریت دیگری ندارید و نباید برای کسب رضای دیگران، سرمایه عمر خود را بز باد دهید! توهم کودکانه را دور بریزید و از ناخشنودی کسی، هراسناک نشوید! مطمئن باشید که در واقع و در حقیقت، دیگران در زندگی شما، هیچ نقش و تاثیر قابل توجهی ندارند!!!