داستان زندگی

علی محمدی

داستان زندگی

علی محمدی

درس چهل و ششم: خودفریبی و فرافکنی را ترک کنید!

 سلام بر شما عزیزان و همراهان گرانقدرم! امیدوارم روز  به روز پیراسته تر و سرحال تر شده باشید!

انسان به دلیل کمال طلبی فراوان، خواهان فتح قله همه خوبی ها و کمالات است و گاه به مطلق گرایی در این زمینه، دچار می شود؛ به همین جهت از دیدن نقایص و نقطه ضعف های خود، ناخشنود و از انتقاد کنندگان خود، ناراحت است. او برای ندیدن و نشنیدن اشکالات خود، هزاران ترفند و توجیه برای فریب دادن خود و ندیدن واقعیت و حقیقت به کار می برد تا واقعیت ها را در ذهن خود تغییر داده، تفسیر و تبیین معکوس، بزرگتر و کوچکتر از آن ارایه می کند.

اکنون که برای ساماندهی عواطف مجروح و اصلاح جان و دل خسته خود کمر همت بسته اید، خودفریبی و تغییر و تفسیر معکوس واقعیت ها را متوقف کنید و با کمال میل، آماده؛ بلکه مشتاق دیدن و پذیرفتن اشکالات و ضعف های خود باشید تا راه اصلاح خود را بهتر و آگاهتر در پیش بگیرید. نترسید اگراز اشکالات و آسیب های درونی خود مطلع شوید و آنها را بپذیرید، هیچ چیز در جهان هستی و واقعیت ها و در زندگی بیرونی شما به هم نمی خورد و عوض نمی شود ولی زندگی درونی شما بهتر و اصلاح آن میسر می گردد.

2. از کودکی، به ما دنبال مقصر گشتن، فرافکنی و تقصیر را به گردن دیگران انداختن را به ما آموخته اند؛ بچه کوچکی به زمین می خورد، والدین، زمین را کتک می زنند و می گویند: ای زمین بد! چرا بچه قشنگم به روی تو فرو افتاد!! چرا این قدر سفت و سخت هستی؟ دست بچه ملوسم، درد گرفته!! و این گونه است که فرافکنی در ذهن و احساس ما نهادینه می شود و بدون آن که توجه داشته باشیم، زمین و زمان و آب و هوا و وسایل و مردم را مقصر دانسته، لقب بد و منفی داده و تقصیر تمام مشکلاتمان را به گردن دیگران و اوضاع و احوال جهان می اندازیم در حالی که چنین نیست!!

اکنون که متوجه شدیم چه اتفاق ناگواری در تعلیم و تربیت ما افتاده است، باید به جای دنبال مقصر گشتن و مقصر دانستن زمین و آسمان و شرایط و بخت بد، به بررسی درست مسایل بپردازیم و سهم خود را در آن بیابیم و دنبال کشف راه حل آن باشیم! 

به هر حال فرافکنی را تعطیل کنید که در پاره ای از موارد، قطعا خطا؛ بلکه تهمت و گناه بسیار بزرگی است.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.