داستان زندگی

علی محمدی

داستان زندگی

علی محمدی

درس نود و یکم: امنیت واقعی و احساس ایمنی و آرامش، محصولی درونی است نه بیرونی؛ از درون سرچشمه می گیرد، نه از بیرون!

سلام بر همراهان عزیز و گرامی! حالتون چطوره؟ حتما در پرتو لطف خدا و پی گیری خودآگاهی والاتر عالیه!

حقیقت آن است که امنیت و نا ایمنی، آرامش و اضطراب، امری درونی است نه بیرونی! یعنی هیچ گاه حمایت و پشتیبانی دیگران و برخورداری از قدرت و ثروت و امکانات بیرونی، نمی تواند در وجود شما آرامش ایجاد کند!! چون  احساس امنیت و آرامش واقعی، ژرف و  پایدار، همچنین  احساس ناایمنی، ناآرامی و  بی قراری، بازتاب امور بیرونی نیست، بلکه  از درون انسان سرچشمه می گیرد.

حتما شما افراد بسیار زیادی را دیده اید که در شرایط بسیار سخت و دشوار، آرام و بی خیال هستند و افراد دیگری را نیز سراغ دارید که با کوچکترین سختی و حتی با احتمال، پیش بینی، خیال  و توهم پیش آمدن یک مشکل در آینده نامعلوم نیز دچار استرس می شوند و ناآرامی و اضطراب شدیدی را در درون خود تجربه می کنند! این امر نشان می دهد که شرایط سخت و مشکلات، نا امنی و اضطراب پدید نمی آورد؛ بلکه  نوع نگرش، تفسیر و تحلیل آن شرایط سخت از یک سو و افکار و احساسات ما نسبت به خودمان از سوی دیگر، موجب آرامش  یا نا امنی ما می گردد!  اگر ما دچار بدبینی و منفی نگری باشیم و خود را  بد و گناهکار، بدهکار و خطارکار، نادان و ناتوان، ضعیف و حقیر بنگریم و از خود بودنمان، شرمنده باشیم، هر سخن و رفتار و حرف و قصه درست و غلط دیگران یا هر حادثه تلخ و ناگوار، آرامش ما را بر هم می زند، ولی  اگر خوش بین و مثبت اندیش باشیم و خود را همانند دیگران خوب و ارزشمند، دانا و توانا و بزرگ و بزرگوار بدانیم، تفسیر و تحلیل خوبی از آن حادثه و سخن و رفتار ناپسند داریم و دچار نا امنی و اضطراب و رنجش عاطفی و حالات بد روانی نمی شویم!!

متاسفانه بسیاری از افرادی که به علت بدبینی نسبت به خود و حوادث جهان، از درون دچار نا آرامی هستند، علت نا آرامی خود را به حوادث تلخ و مشکلات بیرونی و یا گفتار و رفتار ظالمانه دیگران در مورد خودشان، نسبت می دهند و خود را قربانی آن حوادث تلخ و رفتارهای  ستمگرانه دیگران می پندارند! در حالی که وضعیت نابسامان عاطفی و روانی ما، اولا برآمده از عدم شناخت تامین کننده امنیت و آرامش و عدم دریافت ایمنی از او   و  ثانیا برخاسته از نگرش منفی و بدبینانه ما نسبت به خودمان و ثالثا محصول اندیشه، باور، مواجهه، تفسیر و نوع نگرش و  احساسات درونی ما نسبت به آن حادثه تلخ و یا رفتارهای ناپسند دیگران، می باشد و ارتباط زیادی به جهان بیرون و  حوادث  ناگوار آن و  گفتار و رفتار غلط دیگران ندارد! اکنون این پرسش مطرح می شود که چگونه می توان به آرامش حقیقی، ژرف و پایداری دست یافت که با حوادث کوچک و بزرگ زندگی به هم نخورد؟ 

راه به دست آوردن امنیت و آرامش درونی و نجات یافتن ا ز کلیه نا آرامی ها و اضطراب ها، ترسها و حقارت ها سه چیز است:

1. شناخت تامین کننده اصلی و حقیقی امنیت ما یعنی خداوند متعال و پناه بردن، اتکا و توکل به او و دریافت حمایت و  امنیت از او.

2. اصلاح نگاه به خویشتن و خود را با آن که می دانیم دارای خطا و اشتباه، قصور و تقصیر، خطا و گناه هستیم، فردی خوب، دانا، توانا و ارزشمند، پذیرفتنی و دوست داشتنی دیدن. من همانند دیگران هستم و نه بدهکار و طلبکار آنان!

3. خوش بینی به رویدادها و اتفاقات زندگی و تفسیر و تحلیل مثبت از آنها داشتن. هیچ حادثه ای خود به خود، بد و یا خوب نیست هر چند به ظاهر تلخ و ناگوار یا شیرین  و گوارا باشد؛ نحوه مواجهه و برخورد ما با آن و  استفاده ما از آن و نتیجه آن در زندگی ما، نیک یا بد است.

تا دیر نشده در درون خود دست به کار شوید؛ اولا: با تقویت ایمان و توکل خود به خداوند، امنیتی ژرف و متعالی را از خداوند دریافت کنید و در سایه حمایت و لطف او آسوده زندگی کنید! ثانیا: نگاه خود نسبت به خود را اصلاح کنید که ریشه همه نا آرامی ها نگاه منفی به خود است! ثالثا: مثبت اندیشی و خوش بینی را در خود نهادینه کنید تا از رخداد هیچ حادثه تلخ و ناگواری، آرامش درونی خود را از دست ندهید!

یقین داشته باشید حوداث هر چند سخت  و بزرگ، تلخ و ناگوار باشند، ولی بدون شک از قدرت تحمل و تاب آوردن ما کمتر و کوچکتر هستند و در صورت مواجهه و تفسیر درست از آن حوادث تلخ، حتما برای ما خیر و برکت به همراه خواهkد آورد.  پس دنبال تغییر درون باشید نه امور بیرون. موفق باشید. تا درسی دیگر خدا حافظ  و نگهدار شما.   

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.