سلام بر همه همراهان گرانقدرم!
از بحث های گذشته روشن شد که کودک انسانی، اگر چه با اعتماد به نفس و با حالت عالی جناب کودک، متولد می شود ولی برای تداوم یافتن پذیرش، تایید، تحسین و دوست داشتن خود، نیاز به تایید و تحسین مکرر و مداوم دیگران، به ویژه والدین و اعضای خانواده خود دارد.
این نیازمندی باید در دوران کودکی به صورت صحیح، برآورده شود و گرنه به کودک انسانی، آسیب جدی وارد می سازد. به عنوان نمونه، اگر تایید و تحسین فرزندان، مشروط به جلب رضایت دیگران شود، نه تنها نیاز آنها برآورده نشده است، بلکه آنها به یک تشنگی و گرسنگی دایمی مبتلا می شوند. مثلا وقتی به آنها گفته می شود: اگر مادر را اذیت نکردی، اگر حرف بابا را گوش کردی، اگر جلوی بابا بزرگ دراز نکشیدی و اگر اسباب بازیت را به کودک دیگری دادی، پس آفرین به تو!!!!
این گونه سخنان، به فرزندان ما می آموزد که همواره باید در صدد جلب رضایت دیگری باشند و مراقب احساسات دیگران باشند تا تایید، تحسین و محبت آنها را دریافت کنند! او می آموزد که خودشان، را تایید و تحسین نکنند! چون خودش بدو کسب تایید و تحسین دیگری، ارزشمند، قابل پذیرش و احترام، دوست دشتنی و مورد تایید نیست و تنها وقتی پذیرفتنی و دوست داشتنی است که پدر، مادر، بچه همسایه و ...... از او راضی باشند و کسی از او ناراحت نباشد!!!!
از آن پس، این کودک، از یک سو به انسانی تشنه و گرسنه پذیرش، تایید و تحسین دیگران می گردد تا به خاطر پذیرش، تایید و تحسین دیگران، بتواند خودش نیز خودش رابپذیرد و تایید کند!!! و از سوی دیگر، به انسانی مردد، بی اراده، ترسو، مضطرب و نگران، تبدیل می شود و همه سرمایه زندگیش، در خدمت جلب رضایت و به دست آوردن تایید دیگران می شود! او نمی تواند به دیگران «نه» بگوید و از حقوق و حرمت خود دفاع کند!!
او به تدریج، زندگی خود، هدف و خواسته، منفعت و مصلحت خود را به کلی فراموش می کند و به فردی «از خود بیگانه» مبدل می گردد! چون به شدت از حرف و قصه، داوری و مخالفت، نقد و بدگویی مردم، وحشت دارد و همواره نگران و مراقب آن است که رضایت همگان را به دست آورد! کاری که اساسا محال و نشدنی است و حتی خداوند بخشنده و مهربان نیز رضایت همگان را جلب نکرده است!!! به همین جهت او قدرت تصمیم گیری خود را نیز به خاطر حرف مردم از دست می دهد و در واقع به خاطر دیگران و برابر پسند و خواست، توقع و انتظار دیگران زندگی می کند!!! چه فاجعه بزرگی! چون پس از این همه اضطراب و نگرانی و ترس و .... در نهایت می بیند که دیگران نیز از او راضی نیستند!!!
تاسف برانگیز تر آن است که چنین فردی نمی تواند زندگی مومنانه ای نیز برای خود فراهم آورد؛ چون خود را مجبور می بیند که به خاطر مصون ماندن از انتقاد و سرزنش مردم، از کسب رضایت خداوند چشم پوشی کند! او خواه ناخواه، به دروغگویی، نفاق و دو رویی، همراهی و تایید ظلم و ستم ، سکوت در برابر خطا و خطیئه و گناهان بسیار دیگری، مبتلا می شود و زندگی آینده و آخرت خود را نیز تباه می سازد.
اکنون که بالغ و عاقل شده و به خودآگاهی رو آورده ایم و از علت وضعیت نابسامان روانی و عاطفی خود، مطلع شدیم ،باید بدانیم که خداوند متعال در آیات بسیاری از قرآن کریم ،ما انسان ها را تایید و تحسین کرده است و جایگاه و مقام و منزلت انسانی ما را تکریم فرموده است و نیز با آفریینش و خلقت ما، اعطای رزق و روزی و هدایت ما، ماها را به صورت عملی هم تایید و تحسین فرموده است؛ پس بیایید این همه تاییدات لفظی و عملی مداوم و پیوسته الهی را دریابیم و بپذیریم و در جان خود جا دهیم تا برای تایید و تحسین خودمان، نیازمند تایید و تحسین دیگران نباشیم!
باید ببینیم وضعیت روانی و عاطفی ما چگونه است؟ اگر به تایید و تحسین عملی و مداوم الهی که هر لحظه با ضیافت و پذیرایی خاص خداوند همراه است، توجه نداریم و آن را در نیافته ایم، از هم اکنون از خواب گران غفلت برخیزیم و تاییدات الهی را با تمام ذرات وجودمان احساس کنیم و شادی و لذت شگرف «در آغوش مهر خداوند بودن» را بچشیم! اگر از تایید و تحسین و تکریم لفظی خداوند نسبت به خودمان، بی اطلاع هستیم به قرآن کریم این کتاب الهی مراجعه کنیم و آیات الهی در مورد انسان را بخوانیم، بیاموزیم و باور کنیم!
به هر حال، نیازمندی، گرسنگی و تشنگی خود به تایید و تحسین دیگران را از هم اکنون، قطع کنید و خودتان، آری خودتان، به تایید و تحسین خود، بپردازید. در آن صورت دیگران نیز شما را تایید و تحسین خواهند کرد! مطمئن باشید شما تنها نیازمند تایید و تحسین خودتان البته در پرتو سخن الهی هستید و بس!!! از این پس، سخن و اعمالی که موجب می شود، خود را تایید و تحسین نکنید، کنار بگذارید! بر خلاف اعتقاد و باور هایتان ارزشهای درونی خود، عملی را انجام ندهید. در پناه حضرت دوست، موفق و سربلند باشید. دست الهی یار و همراهتان!