خداوند متعال، اطلاع از زندگی اصیل و اصلی ما را فقط در اختیار خود ما نهاده است و هیچ کس، حتی نزدیکان و همراهان ما را از آن، آگاه نساخته است؛ به همین جهت، داوری در مورد خویشتن را نباید به دیگران واگذار کرد و نباید داوری آنها در مورد امور درونی خود را بپذیرید و باور کنید یا جدی بگیرید چون توهم و خیال، حدس و گمان یا غیب گویی است!
اگر دیگران به شما بگویند: شما فردی خوش بین یا بدبین، خوش نیت یا بد نیت، خشمگین یا خشنود هستید و....هیچ گاه از او مپذیرید؛ زیرا هیچ کس جز خود شما از درون شما، اطلاعی ندارد!! اما در مورد امور بیرونی و توصیف گفتار و رفتار و کردارتان می توان و نیکو است به سخنان دیگران، اعتنا داشت.
بر این اساس، تنها کسی که می تواند بر امور درونی خود، نظارت کند و مراقب صداقت یا انحراف، خلوص یا نادرستی انگیزه و نیت شما باشد، خود شما هستید؛ زیرا هیچ کس، آری هیچ کس، نمی تواند بر شما نظارت کند و مراقب حالات درونی شما باشد. این مسئولیت خاص و ویژه شما است و نباید از کس دیگری انتظار داشته باشید مسئولیت ویژه شما را به انجام رساند!
یکی از مواردی که باید به صورت مداوم آن را زیر نظر قرار دهیم، ارکان چهارگانه زندگی فردی و معنوی خویشتن است؛ زیرا اغلب به زندگی اجتماعی عادت کرده ایم و نسبت به زندگی حقیقی خود، ناآگاه، بی توجه، ناآشنا و تازه کار هستیم؛ به همین جهت باید بر رعایت ارکان و پیاده سازی آن نظارت و مراقبت داشته باشیم.
در کتاب "خودنگاشت، سفری به درون خویشتن" سی موضوع برای نظارت و مراقبت، پیشنهاد شده است و پرسشهای نظارت مطرح گردیده است.