داستان زندگی

علی محمدی

داستان زندگی

علی محمدی

درس شصت و هشتم: اخم ها را باز کنید! شاد و خندان، شوخ طبع و لطیفه گو شوید!

 سلام بر عزیزان همراهم! خوشبختانه کاروان خودآگاهی در حرکت است! و شما دانش پژوهان روز به روز بالنده تر می شوید!

کودک انسانی در ابتدای تولد لحظاتی می گرید؛ گفته شده که این گریه نخستین، سیستم های گوناگون وجودی او را فعال می سازد! اما پس از این گریه نخستین، کودک در یشتر زمانها  و اوقات، خندان است و  فقط در صورت گرسنگی، سوزش پا  و درد، گریه می کند!  

اگر والدین،  محیط خانه را برای یازی، شادی و خنده، آماده سازند، بچه ها، روحیه طبیعی شادمان زیستن را ادامه می دهند، ولی اگر محیط زندگی بچه ها، پر از رنج و درد و تحقیر و تنبیه بدنی  باشد، کودک انسانی، به خود بدگمان می شود و از وجودش، احساس ناراحتی پیدا می کند و  رنج و  ناراحتی و غم  را می آموزد و نسبت به خودش، اخم  می کند. اری! چهره در هم  کشیدن در بیرون، نشانه اخم درونی برخود است! 

اکنون که بالغ شده اید، با خود وارد گفتگو شوید؛ از این به بعد از وجود خودتان، ناراحت نباشید! اگر حرف های منفی در مورد خودتان را که پذیرفته و باور کرده اید، عامل ناراحتی شما از خودتان است! آنها را دور بریزید و  باور خودتان در مورد خودتان را  تغییر دهید و اگر عملکرد بدی داشتید؛ نگاه داشتن  احساس گناه در خود، راه علاج نیست؛ بلکه با  پشیمانی، توبه و جبران در حد ممکن، باید از آن حالت خارج شوید! مطمئن باشید سرزنش، توبیخ و اخم کردن به خود، هیچ سودی ندارد و عمر و زمان فعلی شما را نیز تحت الشعاع خود قرار داده، نابود می کند! و اگر تجارب تلخ و حوداث ناگواری در زندگیتان اتفاق افتاده است، تداوم حسرت و سوگواری و نگاه داشتن حالت غم و اندوه، در خودتان، آن واقعه تلخ را تغییر نمی دهد و کمکی به شما نمی کند و  راه چاره حل آن مشکلات نیست! آن جادثه و تجربه تلخ در گذشته، اتفاق افتاده است و شما نیز خوب می دانید که آنچه را که در گذشته اتفاق افتاده، به هیچ وجه نمی توان تغییر داد!!!  فقط می توان نگاه، بینش، نگرش، تفسیر، تحلیل، احساسات و عواطف خود را در مورد آن حوادث و اتفاقات، عوض کرد؛ بدینسان  باید به تغییر ذهن و احساس خود که کاری مفید است، بپردازیم؛ نه  اخم بر خود و  غم خوردن  و سوگواری عاطفی را تداوم بخشیم! ،پس چرا شما بر خود، گره در جبین انداخته اید؟ ترشرویی با خود و دیگران چرا؟  

اخم هایتان را باز کنید؛ به حود و جهان بخندید تا درون و برون شما و  جهان هستی به شما لبخند بزند! شوخ طبع و لطیفه گو شوید تا دنیای جدیدی را تجربه کنید!

درس شصت و هفتم: از گمان بد، داوری، بدگویی و فاش نمودن نقاط ضعف دیگران، جدا خوداری کنید که به زندگیتان، منعکس می شود!

سلام و درود خداوند بر شما!

نقش و رسالت انسان در این جهان، در درجه نخست، پرداختن به زندگی خویشتن است؛ هر کس باید داستان زندگی خود را رقم بزند! اما چون زندگی انسان، زندگی اجتماعی است، ما به ناچار با یکدیگر، روابط و  ارتباطات گوناگونی خواهیم داشت! 

انسان در روابط خود با دیگران، باید حریم دیگران را پاس بدارد و حقوق انسانی آنها را رعایت کند و با احترام متقابل و محبت، فضای زندگی خود را نیز زیبا و مطلوب سازد!

با کمال تاسف، بیشتر ما انسانها، به مسایل و امور دیگران بیش از امور خودمان می پردازیم گویا مسئولیت و وظیفه دیگری جز داوری، ویرایش و پیرایش دیگران نداریم!!! و در این راستا، بر اساس قالب های ذهنی، پیش داوری های آموخته شده، تجارب تلخ و شیرین گذشته، به محض دیدن افراد بر مبنای قیافه، لباس، سر و وضع، زبان، ملیت، نژاد، کشور و شهر، در ذهن خود به داوری اولیه می پردازیم و بر اساس آن قضاوت درونی، با او برخورد کرده و در باره او سخن می گوییم! و با او رفتار می کنیم!!

در حالی که این داوری ها، بدون دانش لازم و کافی و بر اساس حدس و گمان و شک و  تردید است!! و هر گز نمی توان آن را واقعیت و حقیقت، دانست.

بعلاوه، وظیفه و کار ما، پرداختن به دیگران، زیر نظر گرفتن، پیرایش و ویرایش آنها نیست! خداوند متعال حتی پیامبر خویش را از حسابرسی دیگران، نهی کرده است(سوره انعام، آیه 52) تا چه رسد به امثال ما که جق نداریم دیگران را مورد حسابرسی و داوری قرار دهیم.(سوره انعام، 69 )

ما حق نداریم در مورد دیگران، تجسس کنیم (سوره حجرات، آیه 12)،  از مسایل خصوصی آنها ، بپرسیم و به زندگی خصوصی آنها سرک بکشیم!

و اگر اتفاقا بر نقطه ضعفی از آنان اطلاع پیدا کردیم، آبروی آنها را نزد دیگران ببریم و از آنها بدگویی نماییم. خداوند متعال بدگویی از دیگران را همچون "گوشت مردار خوردن" معرفی نموده است.(سوره حجرات، آیه 12)

نکته اساسی آن است که هر چه در باره دیگران انجام دهیم، آن را به زندگی خودمان منتقل می سازیم و در مورد خودمان، انجام داده ایم چون بر اساس عدالت الهی، "جزای هر بدکاری، همانند آن است."(سوره یونس،آیه  27) 

بدینسان داوری های منفی، آبرو ریزی و بدگویی از دیگران، زمینه و اسباب داوری منفی، بدگویی و آبروریزی  ما را توسط دیگران، فراهم می سازد که در آن صورت، باید خود را عامل اصلی و  مسبب  واقعی بدانیم! خداوند به صراحت به ما چنین پیام داده است:

" اگر نیکی کنید، برای خود نیکی کرده اید و اگر بدی مرتکب شوید، به خود شما اختصاص  دارد،" (سوره اسراء، آیه 7)

 "هر آنچه از مصیبت ها به شما می رسد، از جانب خود شماست!" (سوره شوری، آیه 30 نیز سوره نساء، آیه 79)

البته همه بدی های ما به زندگی ما منعکس نمی شود؛ چون دنیا جایگاه مجازات کامل و تحقق عدالت تام نیست، بلکه برخی از آنها منعکس می شود تا آدمی، به فطرت پاک انسانی خود بازگردد :


مراقب باشیم که با انجام کارهای ناپسند، آنها را به زندگی خود جذب نکنیم و به خویشتن آسیب نرسانیم.  بسیاری از گرفتاری های ما، نتیجه عملکرد خود ما است.
ببری مال مسلمان و چو مالت ببرند!       داد و فریاد برآری که مسلمانی نیست!

از مکافات عمل غافل مشو!                                   گندم از گندم بروید جو ز جو!

مواظب خودتان باشید!

درس شصت و ششم: هر روز وقتی را برای بررسی و مطالعه، حسابرسی، خیر خواهی و گفتگو با خویش، اختصاص دهید!

 سلام بر عزیزان و همراهان کاروان بزرگ خود آگاهی!

در درس پیشین، دانستیم که اغلب انسانها، کم  و بیش، به خطا، اشتباه، قصور و تقصیر دچار می شوند! برای آن که آدمی اشتباهات خود را تکرار نکند و ادامه ندهد و  آثار منفی آن خطاها در زندگیش، انبار نشود، باید هر روز وقتی را برای مطالعه خود و بررسی عملکرد خویشتن اختصاص دهد! 

بدینسان باید اوضاع و احوال خود را در هر روز بررسی کنیم! چرا امروز شاد با ناراحت بودیم؟  ریشه و علتش چه بود؟ چرا بر آشفتیم و برخورد تند نمودیم؟ دعوا کردیم؟  و....

 این ریشه یابی ها، از یک سو، ما را با حقیقت خودمان آشناتر می سازد و اعماق  درون  ما را برای خودمان، آشکارتر می نماید! و از سوی دیگر، چون در شرایط آرامتر و با ذهنیت و احساسات آرام و در خلوت با خود و  با حضور عقل و فطرت و وجدان انسان، صورت می پذیرد، خطا و اشتباه خود را به خوبی تشخیص می دهد!

نکته مهم آن است که این مطالعه و بررسی درونی خویش را به محاکمه زجرآور و تخریب کننده عزت و حرمت نفس خود تبدیل نکنیم! بلکه آن را  جایگاهی برای پذیرش خطا، ایجاد شجاعت برای عذر خواهی، درس آموزی و تصمیم گیری برای تکرار نشدن و تداوم نیافتن آن اشتباه و گناه، قرار دهیم!

نکته دیگری که برای پیش گیری و  درمان، بهبود وضع روانی و تعالی روحی ما، بسیار موثر است، گفتگو کردن با خویشتن است که به آن "حدیث نفس" می گویند! 

 گفتگوی با خود، باید صمیمانه و از سر مهربانی و دلسوزی، همراهی و یاری نمودن، حمایت و کمک رسانی، باشد، نه با روش گیر دادن، مجاکمه کردن، جنگیدن با خود، اوقات تلخی با خویش، سرزنش و طرد نمودن حود، انگ و برچسب منفی به خود زدن؛ زیرا این روشها، تربیت کننده و اصلاح گر نخواهند بود  و جز در موارد نادر، تاثیر مثبتی ندارند!

پس محاسبه نفس و حسابرسی را به حساب کشیدن از خود و مطالعه را به محاکمه و گفتگو  را به دعوا و جر و بحث با خود، تبدیل نکنیم! بلکه بکوشیم نظارت بر خود را به تلاشی لذت آفرین و تعالی بخش، تبدیل کنیم. ان شا الله موفق باشید.

درس شصت و پنجم: خطاهایتان را بپذیرید؛ عذر خواهی کنید و تا حد ممکن در صدد جبران برآیید!

یاران همراه! سلام بر شما!

انسان، به دلیل گستردگی جهل و  نادانسته هایش و  علم اندک و محدودیت های علمی ش و نیز به دلیل  دخالت احساسات و عواطف در فهم و برداشت هایش، نیز به دلیل دچار شدن به  توهم، خیال، گمان  و شک، دچار خطا و اشتباه می شود.

همچنین به دلیل برخورداری از امیال و غرایز شهوانی، خشم  و غضب، منفعت طلبی و بهره حویی، به خطیئه، قصور، تقصیر، گناه، نادیده گرفتن و  تجاوز به حقوق دیگران، مبتلا می شود!

بر این اساس، اغلب  ما انسانها، کم  و بیش، به خطا و خطیئه، به اشتباه و  گناه، به قصور و  تقصیر، مبتلا  هستیم!! 

پس اولا : می بایست  شهامت آن را داشته باشیم که خطاها و اشتباهات خود را بپذیریم! 

ثانیا: می بایست شجاعت عذرخواهی را به دست آوریم و آن قدر تمرین کنیم که برای ما عادی گردد. نگویید: رویم نشد عذرخواهی کنم!! اگر عذرخواهی کنم، طرف مقابل پر رو می شود!! مردم چی می گویند!! آبرویم می رود!!

ثالثا: تا آن جا که ممکن است در صدد جبران خطا و اشتباهات خود برآییم و حقوق دیگران  را  استیفا کنیم! اگر به  شخصی لطمه و خسارتی  وارد کرده ایم، آن را جبران نماییم! اگر به کسی تهمت زده و  آبروی کسی را برده ایم، اعلان کنیم که خطا کرده ایم و برداشت مان اشتباه بوده و او از این نسبت منفی که ما به او داده بودیم، پاک  و منزه بوده است! خداوند متعال می فرماید: " همانا  کسی که ظلم و ستم  را با خود به آخرت آورد، زیان کرده، محروم و نومید شده است". (سوره طه، آیه 111 )

تلاش کنیم تا آن جا که امکان پذیر است، ظلم و ستم به دیگران را جبران  کنیم  تا در این دنیا،  امنیت و آرامش اخلاقی  ما بازگردد و وجدانمان راحت  شودو درآخرت نیز از زیان، نومیدی و عذاب، نجات یابد.

به هر حال مگذارید حق و حقوقی به گردن شما بماند! بکوشیم تا حد ممکن، هیچ ظلم و ستمی را با خود به جهان آخرت نبریم!!

موفق باشید!!

درس شصت و چهارم: دهان بین نباشید؛ برداشت، سخن و داوری منفی دیگران، شما را تحت تاثیر قرار ندهد!

سلام بر شما نیکان و خوب سیرتان!

توجه انسان در ابتدا، معطوف به درون خویشتن است و از یک سیستم  طبیعی "منبع کنترل درونی" برخوردار است. کودک انسان از نظام طبیعی درون خود، هدایت و مدیریت می شود

با  کمال تاسف، والدین و سپس معلمین، به اسم تعلیم و تربیت ، دائما او را تحت فشار قرار می دهند که کنترل خودت را به من بسپار!  خودت مباش!  از درون خود فرمان مبر و گرنه تنبیه، مجازات و محروم می شوی! و دیگر دوستت ندارم!

کودک به تدریج برای در امان ماندن از تنبیه بدنی و  کیفرهای عاطفی و برای دریافت مهر و  محبت به عنوان غذای روان حود مجبور می شود  توجه خود را به بیرون معطوف سازد؛ او  به تدریج می آموزد که باید حرف دیگران را گوش کند و از دیگران اطاعت کند و  رضایت دیگران را کسب کند تا مورد محبت، تحسین و تایید آنان قرار گیرد. به همین جهت کم کم" منبع کنترل بیرونی" پیدا  می کند و توجهش از درون به بیرون معطوف می گردد!

 او به تدریج از خویشتن درونی خود، غافل و سپس از خویشتن درونی خود، بیگانه می گردد و به همین جهت، ندای درونی خود را نمی شنود ولی سخن، اظهار نظر و داوری دیگران برایش بسیار مهم و اساسی می گردد!! مرغ  دیگران برایش غاز است و غاز خودش، مرغ هم نیست!!!!!

راستی شما چقدر دهن بین هستید؟ تایید و سرزنش دیگران در شما تا چه اندازه  اثر دارد؟ آیا از انتقاد و مخالفت دیگران، هراس دارید و می ترسید؟ آیا می توانید با جمع مخالفت کنید و نظر درست خود را مودبانه بیان کنید؟ منبع کنترل شما درونی است یا بیرونی؟ از درون هدایت می شوید یا آرا و نظرات و سخنهای دیگران شما را هدایت و مدیریت می کنند؟ به تایید دیگران چقدر نیازمند هستید و از مخالفت و نقد دیگران نا چه اندازه هراسان و مضطرب می شوید؟

خود را ارزیابی کنید! منبع کنترل غصب شده خود را از دیگران پس بگیرید! از این پس، اجازه ندهید هیچ کس کنترل و مدیریت شما را  در دست خود بگیرد؛ بلکه همواره  از هدایت طبیعی و مدیریت فطری درون خود، بهره مند شوید و خودتان باشید نه آن که دیگران می خواهند!

 این قدر دهن بین نباشید! و به اشکال گیری و  داوری های منفی دیگران که اغلب حاهلانه، ظالمانه و بدون رعایت انصاف صورت می گیرد، اهمیت ندهید  و به خاطر آن، دچار استرس و اضطراب نشوید!! برداشت های دیگران، برداشت و ذهنیت آنان است؛ نه واقعیت! شما مراقب واقعیت ها باشید نه هراسان از برداشت ها!

 با نپسندیدن، نقد کردن، هو کردن و  به مسخره گرفتن دیگران که معلوم نیست چه کسی هستند؟ چقدر آگاهی دارند؟ چه مقدار از سلامت روانی برخوردارند؟ چقدر نظر و رای آنها ارزش دارد و چقدر برداشت شان درست است و  درست می گویند؟، با خود بد مشو و نسبت به خویش، نظر منفی پیدا مکن! 

موفق و سربلند باشید!