داستان زندگی

علی محمدی

داستان زندگی

علی محمدی

درس شصت و هفتم: از گمان بد، داوری، بدگویی و فاش نمودن نقاط ضعف دیگران، جدا خوداری کنید که به زندگیتان، منعکس می شود!

سلام و درود خداوند بر شما!

نقش و رسالت انسان در این جهان، در درجه نخست، پرداختن به زندگی خویشتن است؛ هر کس باید داستان زندگی خود را رقم بزند! اما چون زندگی انسان، زندگی اجتماعی است، ما به ناچار با یکدیگر، روابط و  ارتباطات گوناگونی خواهیم داشت! 

انسان در روابط خود با دیگران، باید حریم دیگران را پاس بدارد و حقوق انسانی آنها را رعایت کند و با احترام متقابل و محبت، فضای زندگی خود را نیز زیبا و مطلوب سازد!

با کمال تاسف، بیشتر ما انسانها، به مسایل و امور دیگران بیش از امور خودمان می پردازیم گویا مسئولیت و وظیفه دیگری جز داوری، ویرایش و پیرایش دیگران نداریم!!! و در این راستا، بر اساس قالب های ذهنی، پیش داوری های آموخته شده، تجارب تلخ و شیرین گذشته، به محض دیدن افراد بر مبنای قیافه، لباس، سر و وضع، زبان، ملیت، نژاد، کشور و شهر، در ذهن خود به داوری اولیه می پردازیم و بر اساس آن قضاوت درونی، با او برخورد کرده و در باره او سخن می گوییم! و با او رفتار می کنیم!!

در حالی که این داوری ها، بدون دانش لازم و کافی و بر اساس حدس و گمان و شک و  تردید است!! و هر گز نمی توان آن را واقعیت و حقیقت، دانست.

بعلاوه، وظیفه و کار ما، پرداختن به دیگران، زیر نظر گرفتن، پیرایش و ویرایش آنها نیست! خداوند متعال حتی پیامبر خویش را از حسابرسی دیگران، نهی کرده است(سوره انعام، آیه 52) تا چه رسد به امثال ما که جق نداریم دیگران را مورد حسابرسی و داوری قرار دهیم.(سوره انعام، 69 )

ما حق نداریم در مورد دیگران، تجسس کنیم (سوره حجرات، آیه 12)،  از مسایل خصوصی آنها ، بپرسیم و به زندگی خصوصی آنها سرک بکشیم!

و اگر اتفاقا بر نقطه ضعفی از آنان اطلاع پیدا کردیم، آبروی آنها را نزد دیگران ببریم و از آنها بدگویی نماییم. خداوند متعال بدگویی از دیگران را همچون "گوشت مردار خوردن" معرفی نموده است.(سوره حجرات، آیه 12)

نکته اساسی آن است که هر چه در باره دیگران انجام دهیم، آن را به زندگی خودمان منتقل می سازیم و در مورد خودمان، انجام داده ایم چون بر اساس عدالت الهی، "جزای هر بدکاری، همانند آن است."(سوره یونس،آیه  27) 

بدینسان داوری های منفی، آبرو ریزی و بدگویی از دیگران، زمینه و اسباب داوری منفی، بدگویی و آبروریزی  ما را توسط دیگران، فراهم می سازد که در آن صورت، باید خود را عامل اصلی و  مسبب  واقعی بدانیم! خداوند به صراحت به ما چنین پیام داده است:

" اگر نیکی کنید، برای خود نیکی کرده اید و اگر بدی مرتکب شوید، به خود شما اختصاص  دارد،" (سوره اسراء، آیه 7)

 "هر آنچه از مصیبت ها به شما می رسد، از جانب خود شماست!" (سوره شوری، آیه 30 نیز سوره نساء، آیه 79)

البته همه بدی های ما به زندگی ما منعکس نمی شود؛ چون دنیا جایگاه مجازات کامل و تحقق عدالت تام نیست، بلکه برخی از آنها منعکس می شود تا آدمی، به فطرت پاک انسانی خود بازگردد :


مراقب باشیم که با انجام کارهای ناپسند، آنها را به زندگی خود جذب نکنیم و به خویشتن آسیب نرسانیم.  بسیاری از گرفتاری های ما، نتیجه عملکرد خود ما است.
ببری مال مسلمان و چو مالت ببرند!       داد و فریاد برآری که مسلمانی نیست!

از مکافات عمل غافل مشو!                                   گندم از گندم بروید جو ز جو!

مواظب خودتان باشید!

نظرات 1 + ارسال نظر
خوشحال دوشنبه 5 مرداد 1394 ساعت 22:13

سلام و تشکر بابت وقتی که میگذارید
با بیشتر نوشته موافقم اما نمی دانم از کجا می گویید هر انچه انجام میدهید بر سر خودتان میاید. و آن هم فقط با دلیل و رجوع به مبانی مذهبی که این دلیل نمی شود بلکه موعضه می شود. از کجا دنیا اینقدر عادل شده که هر کی کار بد کنه بدی بهش میده و هر کی کار خوب کنه خوبی. همگان و حتی خودتان هم میدانید ظالمانی بودند که با خوبی زندگی کردن حتی مقبرشان زیارتگاه شد و خوبان بودند با بدبختی زندگی کردند و... لطفا بر اساس منطق علم بفرمایید نه بر اساس منبع دادن به منابع مذهبی. چگونه همچین سیستم عادلانه ای را برای دنیا متصورید که اگر چنین بود دنیا، دنیای عدل بود و کلا خیلی از مسائل مثل آمدن امام عصر بر اساس اعتقاد خیلی ها حتی زیر سوال می رفت. لطفا هم نگویید شما ظواهر را میدید اما فلان پادشاه که ظلم کرد در حقیقت فلان بود

سلام بر شما و تشکر از دیدگاه و پرسش شما!
انعکاس اندیشه، احساس و گفتار و عملکرد در زندگی انسان در روانشناسی نیز پذیرفته شده است؛ چون ممکن نیست شما در خودتان اندیشه یا احساسی مثبت یا منفی نسبت به کسی داشته باشید، در وجود و زندگی آدمی تاثیر نداشته باشد!
افزون بر آموزه های دینی، روانشناسی در سه دانش دیگر بعنی 1. کلام و کلام جدید 2. فلسفه و 3. فلسفه دین در این مورد استدلال عقلانی شده است. کتاب عدل الهی شهید مطهری، پاسخ عقلانی را به زبان ساده آورده است.
بعلاوه این نکته به صورت تجربی نیز قابل مشاهده است البته دنیا ظرف تحقق عدالت کامل و تام و در همه موارد نیست زیرا کسی که هراران نفر را به خاک و خون کشیده چگونه می توان عدالت را در مورد او اجرا کرد؟ از سوی دیگر به دلیل تزاحم اصول و قواعد، مثل اختیار دار بودن انسانها و عدم مجازات فوری، موارد نادری یافت می شود که شما به آن اشاره فرمودید.
موفق باشید!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.